catching the big fish




جاده مالهالند هموراه فیلم محبوب من بوده است از آن جهت که سه خصیصه ی تفکر ،هشیاری وخلاقیت در این فیلم به وضوح دیده می شود،سه خصییصه ای که کمتر خالق و هنرمندی درروزگار ما از آن بهرهمنداست...

در نظر سنجی که اخیرا انجام شد دیوید لینچ به عنوان برترین فیلم ساز زنده انتخاب شده..

متن که در پیش است بخش مقدمه از کتاب جدید دیوید لینچ به نام به دام انداختن ماهی بزرگ

می باشد.

لینچ در این کتاب سیع کرده که به سئوالاتی که طی دوران فیلمسازی اش با آن رو به شده پاسخی بدهد،نه به طور مستقیم بلکه با یک سری تبیینات در مورد سینما.

او در مورد کتابش می گویید :" این کتاب بیشتر حرف می زند تا اینکه واقعا نوشته شده باشد."

به دام انداختن ماهی بزرگ :

1.سینما

سینما زبانی است که می تواند چیز های زیادی را بیان کند ،مسائل انتزائی را ،بسیاری از مردم با شعر مسائل شان را بیان می کنند.به وسیله کلمات . خود من در بیان مسائلم به وسیله کلمات مهارت ندارم.

اما سینما زبان خودش می باشد و به این وسیله می توانیم چیز های زیادی را بگوییم،زیرا در این زبان ابزارهای زیادی نظیر سکانس دیالوگ،موسیقی،افکت های صدا و....در گیر هستند،از این طریق

می توان احساسات و افکاری که به هیچ روش دیگری قابل بیان نیستند،را نشان داد.

سینما یک مدیوم جادویی است،برای من فکر کردن درباره این تصاویر و صدا ها که با هم بر روی پرده ظاهر می شوند بسیار جالب است.

زمان و سکانس فقط چیزی را می سازد که فقط به وسیله سینما قابل بیان است،فقط کلمه یا موسیقی نیست،بلکه تمامی عوامل و عناصر،با هم چیزی را به وجود می آورند که قبلا وجود نداشته است.داستانی را شرح می دهد و جهانی دیگر را می آفریند که فقط با دیدن فیلم به وجو دمی آید.

من وقتی ایده ای برای یک فیلم در نظرمی گیرم،شیفته ی آن ایده ای می شوم که سینما قادر به بیان آن با شد.

داستان هایی را دوست دارم که نوعی انتزاع و آبستره برایم به وجود آورد،کاری که سینما می تواند انجام دهد.

2. تفسیر

یک فیلم باید دیدگاه و گرایش خود را داشته باشد.

اگر یک کارگردان به راحتی معنی فیلم را بگوید دیگر جذابیتی وجود نخواهد داشت. دنیای درون یک فیلم دنیای خلاقی است،بسیار از اوقات افراد دوست دارند به این دنیا وارد شوند و برای آنها این دنیایی واقعی است.

تماشاگران مسائل موجود در فیلم را به صورت خاص خود درک می کنند و دفعه دومی که فیلم را تماشا می کنند،این مسائل به تجربه آنها وارد شده و فیلم دیگر متفاوت خواهد بود.

به نظر من بسیار مهم است که دنیا را حفظ کنیم و کارگردان اطلاعاتی ندهد که مبادا این تجربه را نابود کند..

شما به عنوان یک ناظر به چیزی از بیرون احتیاج ندارید،نویسندگان و خالق بسیاری از آثار بزرگ مرده اند و دیگر حضوری ندارند،و نمی توان از خود آنها اطلاعاتی پرسید،فقط آثار آنها را دارید و می توانید درباره آن خیال پردازی کنید.

عده ای اظهار می کنند در فهمیدن فیلم دچار مشکل می شوند،اما به نظر من آنها فیلم را تا حد زیادی متوجه شده اند زیرا همه ما استعداد شهودی کردن مسائل را داریم.

یک فرد ممکن است بگوید از موسیقی سر در نمی آورم اما اغلب مردم از موسیقی به صورت احساسی لذت می برند و آن را تجربه می کنند و می گویند موسیقی یک آبستره است،لزومی ندارد که موسیقی با کلمات قابل درک بیان می شود فقط کافی است آن را بشنویم.

سینما به موسیقی بسیار شبیه است و می تواند بسیار آبستره تر باشد.

مردم دوست دارند توصیف را با کلمات انجام دهند و اگر نتوانند می گویند که فیلم را نفهمیده ایم. اما اگر با هم در مورد فیلم بحث کنند متوجه می شوند که فیلم را به صورت متفاوت فهمیده اند.آنها واقعا بیش از اندازه ای که تصور می کنندمی فهمند.

3.ایده

ایده یک فکر است،فکری که بیشتر از حدی که تصور می کردید گسترده است.اما در لحظه اول فقط یک جرقه وجوددارد،اگرکل فیلم یک جا به ذهن می آمد،عالی بود،اما این چنین نیست و به صورت پراکنده به ذهن می آید.

اولین قسمت از این قطعه ها مانند سنگ روزتا است،قطعه از پازل که جای بقیه قطعه ها را نشان می دهد،شما شیفته ایده اول می شوید،تکه ای بسیار کوچک و پس از اینکه آن را گرفتید بقبه هم با گذشت زمان به دنبال آن می آیند،همه چیز ار ایده ای کوچک تشکیل می شود و این ایده های کوچک با هم کل را تشکیل می دهند،من ارتباط آنها را با هم نمی دانم....فقط به ایده ای که می آید توجه دارم،ایده بعدی ،بعدی و ....و بعد کل مسائل را می بینم.

ایده ها برای من مثل یک ماهی هستند هر چه هشیار تر باشید،بهتر می توانید ماهی بزرگ را بگیرید.تفکر و تعمق به شما اجازه می دهد چیز ها را خیلی واضه تر ببینید،اجزا و سپس کل را.

من ایده را دوست دارم و همیشه در حال فکر کردن به ایده هایم هستم،دقت می کنم که سینما با ایده من چه کاری می تواند انجام دهد از این روست که این کتاب بیشتر حرف می زند تا اینکه واقعا نوشته شده باشد...

1.catching the big fish by david lynch

1 نظرات:

مهران معمارزاده گفت...

عالی بود

 

Simpodia Design by: H.Ghorbani