جروم دیوید سالینجرابر مرد ادبیات معاصر در انزای همیشگی خود در گذشت.
نویسنده رمان مشهور ناتور دشت در سن 91 سالگی به علت کهولت در خانه خود در نیو همشایر درگذشت.
این نویسنده کمتر در انظار عمومی ظاهر میشد و حتی عکسهای موجود از او بیشتر از چند قطعه نیستند. کتاب ناتور دشت که جزو معروفترین آثار او و یکی از برترین رمانهای قرن بیستم شناخته میشود.
جنبه مهم زندگي سالينجر مبهم بودن او براي منتقدان وهواداران اوست به بيان بهتر نوعي دور از دست رس بودن است بهمين دليل اطلاعات زيادي در مورد زندگي روزمره و عادي او موجود نيست.
ناتور دشت در لیست معروف " هزار و یک کتلبکه قبل از مردن باید بخوانید " قرار گرفت .
این واقع تاسف بار به همه دوستداران سالینجر و ادییات تسلیت میگم.
استیفان اورسز نقاش و انیمیشن ساز فارق التحصیل از دانشگاه هنر های تجسمی پوداپست در مجارستان می باشد.
هنر نگاره پردازی او چه در سینمای انیمیشن و چه در نقا شی به انعکاس درونی خود از شاخص های هنر پست مدرن همراه با فورم کهن(archaic forms) و اقتباس از نشانه ای ادبی، می باشد.
تم آثار اورسز الهام گرقته از ریاضیات به ویژه هندسه می باشد که حضوری آشکار در آثار او داردو جهت و سمت تصویر در تابلو های نقاشی او به مانند عکس های سه بعدی کامپیوتری نا مفهموم و تشخیص را به تعجیل می اندازد که نشانه از علاقه ویژه او به پارادکس بصری می باشد.
به تعبیری سبک او ، با تئوری های دیدن و بینش از جمله روش هایی که بر توقعات فرضی بیننده که بر درک بصری و تجربی ساختار های فضا یی تاثیر می گذارد، سر و کار دارد.
احتمالا اورسز با نهایت ها و تنقاض ها در باز نمای پرسپکتیو به نوعی برای خلق توهم فضا به تجربه هایی متفاوت دست یافته است.
او تصویر را به گونه ای از شکل اصلیش خارج می کند که فقط از زاوایای خاصی قابل دیدن است به نوعی که این تغییر خاص لا یه های معنایی جدید در تصویر را به واسطه سطوح انعکاسی بیان و قابل دیدن کند.
بدون شک اورسز دست به آزمایش هایی در جهت تجدید تکنیک اوجاج زده است.
اورسز همواره ه یک عضو مستقل در جشوراه ها و نشست ها ی بین المللی می باشد.همچنین انتخاب ویژه انجمن
Alliance GraphiqueInternationale می باشد.
Alliance GraphiqueInternationale: از سال 1951 توسط دو نقاش سویسی و 3 نقاش فرانسوی پایه شد. که به واسطه این اجتماع هر ساله برترین هنر مند های معاصر به عضویت این انجمن انتخاب می شوند .مرکز این انجمن در پاریس می باشد و تاکنون 65 عضو دارد که هر ساله یکی از مهمترین همایش ها در پاریس است.
اورسز در انجمن هنرهای تجسمی مجارستان با اسم مستعار،Outis به معنای "هیچکس" از سال 1984 تاکنون فعالیت داشته است که نام مستعار او بر گرفته از افسانه اودیسه کسی که با سیکاپس(Cyclops) عشق بازی می کند و در پایان یک چشم هیولا ی افسانه را کور می کند.با توجه به لغب سمبلیک و کنایه آمیزه اروزس هنر او را به نوعی حمله مسقیم به چشم(دیدگاه) ناظر آثار می توان تعبیر کرد.
مرد مرده فیلمی در گونهٔ وسترن و جنایی، محصول سال ۱۹۹۵به کارگردانی جیم جارموشاست.
داستان
ویلیام بلیک پس از مرگ پدر و مادرش و جداشدن از معشوقهاش، از کلیولندبه شهر «ماشین» در آریزونامیآید تا کاری بیابد. پس از اتفاقاتی که باعث میشود پسر کارخانهدار بانفوذ شهر را بکشد، در حال فرار از دست جایزهبگیرانی است که از سوی کارخانهدار اجیر شدهاند...
موسیقی این فیلم موضوعی است که نمیتوان بی تفاوت از کنار آن گذشت. «نيل يانگ » يكى از نوابغ دنياى موسيقى است كه نبوغ او گاهى به مرزهاى جنون هم مى رسد
يانگ كه هميشه در آثار خود روحى سرگردان و جست وجوگر را در دنياى معاصر به نمايش مى گذارد، اين بار به مرثيه سرايى براى مردى در قرن ۱۹ميلادى مى پردازد كه فاصله چندانى با مرگ ندارد
آهنگ 14 دقیقه ای موسيقى فيلم «مرد مرده» خیلی متفاوت از ديگر آثار نيل يانگ و یک شاهکار درتاریخ موسیقی فیلم است، شباهت اين اثر يا ديگر آثار اين آهنگساز و خواننده تنها در لحظات اوج گيرى موسيقى و زخمه زدن هاى هيستريك او روى سيم هاى گيتار مشخص مى شود. موسيقى اين فيلم بخش ديگرى از شخصيت يانگ را آشكار مى كند؛ بخشى كه گويا پيش از ساخته شدن اين فيلم در پشت هيجان ها، خشونت اشعار و موسيقى او پنهان مانده بود.
جارموش در باره انتخاب نیل یانگ برای ساخت موزیک فیلم میگوید:
یه بار همه عوامل فیلم باهم رفتیم تا در اریزونا اجراش رو ببینیم. اولین باری بود که میدیدمش. یه پارتی داشتم که از طریق اون تونستم برم پشت صحنه و باهاش حرف بزنم. بعد از ساخت فیلم هم یه نسخه براش فرستادم و اون گفتکه ازش خوشش اومده و موسیقیش رو میسازه.
اون نسخه از فیلم دو ساعت ونیم بود و نیل در عرض دو روز سه بار فیلم رو یه سره دید و نذاشت تو هیچ لحظه ای متوقف بشه. بعدش ازم یه لیست از تمام جاهایی رو که میخواست موسیقی داشته باشه خواست و از اون به عنوان یه نقشه استفاده کرد، ولی در واقع روی فیلم تمرکز کرد. به همین خاطر موسیقی فیلم به نوعی واکنش احساس نیل به فیلمه.»